۱۳۸۹ آذر ۲۲, دوشنبه

روزنی کوچک برای آگاهی

نویسنده : بابک هاتفی


اساسن جریان گردش آزاد اطلاعات پدیده ایست که باید در یک جامعه ی باز وجود داشته باشد، حالا این مهم امروزه با پیشرفت هایی که بشر بدان دست یافته است از روشهای مختلف امکان پذیر شده است.در قدیم تنها کاغذی بود و قلمی که اخبار آن هم در تعداد محدودی نوشته می شد و دست به دست گردانده می شد.اما امروز با حضور ماهواره و اینترنت و رادیو و تلویزیون دیگر نمی توان جلوی گسترش اخبار را گرفت ، شاید بتوان حلقه ی خوانندگان را تنگ تر کرد اما نمی توان حلقه را بست.
این تنگ تر کردن حلقه البته در کشورهای استبداد زده ای چون ایران امروز ما اتفاق می افتد و این جاست که باید چاره ای اندیشید برای فرار از بسته شدن ، شاید کاری که امروز دارد صورت میگیرد و بدان اشاره خواهم کرد مثال بارز «محدودیت ، خلاقیت می آورد» باشد.
همه ی آنها که سری در عالم مطبوعات و رسانه دارند به خوبی متوجه می شوند که حلقه ی اطلاع رسانی در ایران از خرداد 88 به این طرف روز به روز دارد تنگ تر می شود و اگر فشارهای بین المللی و اعتراضات داخلی نباشد حاکمیت بدش هم نمی آید حلقه را در کل ببندد!
پیشتر را مورد بررسی قرار نمی دهیم ، فقط و فقط اگر نگاهی کلی به تعدادِ نشریاتی که پس از انتخابات ریاست جمهوری توقیف شده اند بیاندازید می بینید که آمار روز به روز بیشتر می شود، اعتماد ملی ، اعتماد ، اندیشه نو ، چل چراغ، صدای عدالت ، کلمه سبز و... .
شاید بگویید هنوز هم چند مطبوعه ی «اصلاح طلب» باقی مانده اند ، هنوز هم سایت های اینترنتی فعالند و تعدادشان روبه افزایش است ؛ کاملا با شما موافقم اما ، اما باید دید همین چند مطبوعه ی باقیمانده تا حد توانایی پوشش اخبار زندانیان سیاسی یا اتفاقات جاری در بستر جنبش سبز را دارند؟ چند درصدشان اصلا می تواند آنچه دلشان می خواهد بگویند؟ سایت های اینترنتی که بحث شان جداست ، باید دید چند درصد از افراد جامعه ی ایران توانایی دسترسی به فیلتر شکن و خواندن این سایت ها را دارند؟ چند درصد اصلا اماکاناتش را دارند؟ جدای از اینها تا چه حد حوصله ی گشت و گذار در دنیای پر پیچ و خم انترنت را دارند؟
اینجاست که دقیقا میتوان وجود یک خلاء بزرگ برای گردش آزاد اطلاعات را احساس کرد و اینجاست که به گمان من نشریات «تک صفحه ای» با تمام محدودیت شان می توانند نقش خوب و بسزایی را بازی کنند.
محدودیت هایی که شمردم بدون شک برای همین نشریات تک صفحه ای هم وجود دارد، یعنی ممکن است نتوان تعداد زیادی از این نشریات را کپی کرده و در اختیار مردم قرار داد اما همین حضور هر چند کم، کمک قابل توجهی می کند به گردش اخبار جنبش در لایه های پایین جامعه و آنها که کمتر پیگیر اخبارند حداقل یک نگاه سطحی هم به یک صفحه می کنند.
رسم نشریات تک صفحه ای رسم بجا و به موقعی ست که از چندی پیش با روزنامه ی «کلمه» شروع شد ، پس از آن خبرنامه ی «دانشجو» سپس «اعتماد ملی» و حالا هم که هفته نامه ی «گذر» پا به عرصه نهاده است .
نکته ی مهمی هم لازم به ذکر می دانم در زمینه ی پخش این نشریه ، بدون شک برای پخش نشریه در ایران داوطلبان مشکلات زیادی را باید متحمل شوند ، از نحوه ی کپی گرفته تا زمان و مکان پخش ، تگارنده به دلایل امنیتی هیچ راهی را برای نحوه ی کپی و پخش پیشنهاد نمی دهم ، تنها در زمینه ی مکانهای که بهتر است نشریه به آنجا برسد ، مناطق حاشیه و پایین هر شهر را توصیه می کنم و همچنین مکانهای عمومی چون کتابخانه ها ، اتوبوس ها ، پارک ها و... .
اینگونه نشریات قابلیت و مزیت دیگری هم که نسبت به روزنامه ها و نشریات کاغذی داخلی دارند این است که توقیف پذیر نیستند یعنی به هیچ وجهه حاکمیت و دستگاه سانسور نمی تواند جلوی نشرشان را بگیرد.
امیدوارم روز به روز با تمام مشکلات پیش روی و محدودیت های مضاعف برای نشریات داخلی شاهد ظهور و تولد اینگونه نشریات تک صفحه ای باشیم تا حداقل بتوان تا سطحی قابل قبولی جریان گردش اطلاعات مربوط به جنبش را در داخل پوشش داد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

مرسی از همراهی شما